مدح و شهادت امیرالمؤمنین حضرت علی علیهالسلام
چون طبیب از دیدن زخم سر او زار شد در کـنار بـستر بیـمار حق، بیـمار شد گـفت با مظلوم عالم، ای دوای دردها ایکه کارعالمی از ماتمت دشوار شد ایکه ارکان عدالت از غمت لرزیده است از غـم تو آسـمانها بر سـرم آوار شد تیغ زهر آلـودۀ دشمن چـنان کرده اثر کز نگه بر زخم تو اندوه من بسیار شد تا که زینب نا امیدی دید در روی طبیب عالـم هـستی به پیش دیدگانش تار شد چشم خود را لحظهای وا کرد با سختی علی باغـبـان ناگاه گرم سیر در گـلزار شد غرق غم شد بانگاهی بر حسین بر حسن چـشم او با دیـدن عباس گـوهربار شد گریههای آتـشـین و نالـههای زار زار باز هم در خـانۀ بیفـاطمه تکـرار شد بعد از این هجران وفایی جای دارد پیک دوست مژده بر زهرا رساند لحظۀ دیدار شد |